شمارش روزهای شیرین قدکشیدنت شمارش روزهای شیرین قدکشیدنت ، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره

نقطه کوچولو

مادرانه

1393/5/3 16:31
نویسنده : مامان معصومه
556 بازدید
اشتراک گذاری

این روزها بهترین دلخوشی زندگیم تکون خوردنای شما گل پسریه

تکون خوردنت حالا دیگه کاملا معلومه با شدت لگد میندازی و وول میخوری طوری که چند وقت پیش وقت خواب بابایی گفت :چرا اینقد بدنت میپره ؟گفتم :نه بدنم نمیپره گفت :چرا میپره . همون موقع تو تکون خوردی و بابایی  گفت:ببین میپره . خندیدم و گفتم :این که من نیستم پسرته تکون میخوره 

بابایی کلی ذوق کرد .

بیشتر وقت خوابیدن مامان شروع میکنی به تکون خوردن طوری که واسه خوابیدن کلافه میشم و حتی گاهی التماست میکنم آروم بگیری. 

خیلی شیطونی از تکونات معلومه بدجور لگد میندازی طوری که گاهی به خاطر تکونات همه ی بدنم میپره .

حتی میتونم ساعت خواب وبیداریت رو تشخیص بدم . صبح ها نزدیکای 8 بیدار میشی و شبم تا دیر وقت بیدار میمونی .

هرکسی تکون خوردن بچه رو به یه چیزی تشبیه میکنه بعضی ها لیز خوردن ماهی ،بعضی بال زدن پروانه ،ولی من همش احساس میکنم یه توپ باهاته و داری تو شکم مامانی فوتبال بازی میکنی.

مامانم میگفت :اولین بار که حامله بوده و بچه اش تکون خورده فک کرده یه مار رو شکمش داره حرکت میکنه و ترسیده و لباسش رو تکونده بعد یادش اومده که حامله ست و این بچه ست که داره تکون میخوره.

بیشتر وقتا خوابت رو میبینم اینکه بدنیا اومدی و تو آغوشمی واقعا این روزهای آخر یواش میگذرند. همه میگن تا تو شکمته راحتی و آسوده میدونم که راست میگن اما کدوم مادریه که دوس نداشته باشه بچه اش رو زودتر بغل بگیره.

گاهی فک میکنم از پس بزرگ گردنت برنمیام با اینکه بچه های زیادی دور و برم بودن اما هیچ وقت به طور جدی مسیولیتی رو دوشم نبوده . مامانی من حتی بلد نیستم پوشک رو درست عوض کنم . واسه همین میترسم . اگه یه شب خدایی نکرده جایت درد گرفت من از کجا بفهمم چته؟مامانم که تا آخر کنارم نیست ازش کمک بگیرم.

وااااای عزیزم چقد فکر و خیال تو سرمه . روزی چند بار تو خیالم بزرگت میکنم ،بغلت میکنم ،لباساتو عوض میکنم ،بهت شیر میدم ،میخوابونمت اما تا شروع میکنی به گریه سریع دروازه خیالم رو میبندم.

دوست داریم عزیزترینم.

من و بابایی واسه بغل کردنت روز شماری میکنیم .

بوووووووووس

پسندها (2)

نظرات (1)

مامان حديث
11 شهریور 93 23:27
سلام ان شاا... به زودي بغلش مي كني چه حالي داره راستي اسم نذاشتين براش؟ لينكت كرديم خاله معصومه
مامان معصومه
پاسخ
اسم انتخاب کردیم اما باباش اجازه نمیده به کسی بگیم تا روز تولدش