انتظار
ششم هم گذشت و من همچنان منتظر
میترسم خیلی هم میترسم اینکه بازم نیای و دلیل این تاخیر مثل چند ماه پیش اختلال هورمونی باشه یا هر چیز دیگه
از دیروز تا حس میکنم پریود شدم میرم سمت دسشویی و با ترس دقت میکنم که ببینم چیزی هست اما فعلا خبری نشده
ممکنه امروز انتظارم تموم شه یا شایدم فردا به هرحال این بلاتکلیفی از همه چی بدتره
کلی حرف دارم اما از بس اعصابم بهم ریخته اس نمی تونم بنویسم حتی نمی خوام بیام اینجا.
بیچاره خاله نسرین امروز همش منتظر خبر بوده مرسی نسرین جون که به یادم بودی برام دعا کن عزیز
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی