شمارش روزهای شیرین قدکشیدنت شمارش روزهای شیرین قدکشیدنت ، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

نقطه کوچولو

بدون عنوان

1393/4/21 17:49
نویسنده : مامان معصومه
216 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل پسر مامان

این روزاحالت چطوره؟

خیلی وقته آپ نشدم آخه کلی اتفاق واسمون افتاده.

اول از اتفاقای خونه برات میگم که بدونی تو روزایی که کنارمون نبودی چه چیزایی اتفاق افتاده.

یکی از اتفاقات اتصالی برق خونه بود که به خاطر سهل انگاری اداره آب وفاضلاب تو کندن زمین کابل برق آسیب میبینه و برق خونه ما اونجوری شد. اول کولر گازی خاموش شد تعجب کردم که برق هست پس چرا کولر خاموش شد نکنه سوخته واقعا شانس آوردیم که این اتفاق نیفتاد وگرنه بدجور تو خرج میفتادیم اینم به کنار کی میتونه یک ساعت بدون کولر تو این هوای گرم سر کنه .

خلاصه تو فکر کولر بودم که یهو صدای دستگاه ماهواره اومد رفتم نگاه کردم دیدم داشت از دستگاه دود بلند میشد اونم چه دودی

بابا سریع فیوزهای خونه را پایین آورد . خلاصه از اداره برق اومدن مشکل رو برطرف کردن چند ساعت بعد که خواستم گوشیم رو شارژ کنم دیدم شارژر کار نمیکنه سوخته بود همینطور شارژر لب تاب .

خلاصه کلی تو خرج افتادیم قرار بود این ماه اتاقت رو رنگ کنیم دیگه شرمنده پسری

اما از حال خودم  

روزای پر دردی رو پشت سر گذاشتم حدود یک هفته درد کلیه و مثانه داشتم  که بیشتر نزدیکای صبح میگرفت اونم چه درد وحشتناکی دکترم که رفتم به خاطرحامله بودن  نمیتونستم مسکن مصرف کنم.

وقتی درد شروع میشد مدام به خودم میپیچیدم وکاری نمیتونستم بکنم دکترم برام قرص سفسکیم نوشت و گفت  آزمایش عفونت مشکلی نداره اما چون کلیت شن سازه باید تا آخر حاملگی دارو استفاده کنی.

خدارو شکر فعلا چند وقته درد نداشتم .

16 هم رفتم آزمایشات ماه هفتم بارداری رو انجام دادم چقد واسه آزمایش قند میترسیدم خوشبختانه بدون مشکل بود اما باز عفونت داشتم 18 ام که وقت معاینه ام بود واسه وزنم بهم گیر داد 67کیلو بودم که باید 65 باشم .که دکترم گفت دیگه قرص مولتی  مصرف نکن .

اما هنوز درگیر عفونتم هستم فردام باید آزمایش 24ساعته بدم.

درمورد مشکلاتم با هیچکی حرف نزدم فقط شوهری  میدونه حتی به مامانم نگفتم نمیخوام کسی بدونه چون همش توصیه  میکنن منم بدم میاد.

خوب پسرم همین که تو خوبی واسم کافیه و خدا رو شکر میکنم

چون لب تاب شارژر نداره نمیتونم زیاد آپ بشم .

دوست داریم بوس بوس

پسندها (2)

نظرات (2)

الهه مامان مبین
21 تیر 93 22:59
آخی عزیز دلم . بلا دور باشه گل من . ایشاا.. این روزهای آخر رو هم به خوبی پشت سر بذاری دوست خوبم .
مامان معصومه
پاسخ
ممنونم ایشالله
مامازهره
26 تیر 93 15:20
سلام عزیزم وبلاگ قشنگتو خوندم.امیدوارم پسر گلت سالم و سرحال بیاد توی بغلت.توی روزای آخر خیلی مراقب خودت باش